آیه الله حسینی گرگانی: جد بزرگوار ما؛ حضرت امام مجتبی(ع) دارای ویژگیهای انحصاری بودند
حضرت آیت الله سید میرتقی حسینی گرگانی به مناسبت خجسته سالروز میلاد با سعادت حضرت امام حسن مجتبی(ع) فرمودند: پانزدهم ماه مبارک رمضان؛ روز میلاد کریم اهلبیت، سبط بزرگ پیامبر گرامی اسلام و اولین فرزند امیرالمؤمنین و حضرت زهرا؛ امام حسن مجتبی است که در سال دوم هجرت، در چنین روزی به دنیا آمدند.
آیه الله حسینی گرگانی فرمودند: جد بزرگوار ما؛ حضرت امام مجتبی(ع) دارای ویژگیهای انحصاری بودند.
طبق حدیث شریف، پیامبر گرامی اسلام(ص) حلم و بردباری و سخاوت خود را به امام مجتبی به ارث واگذاشتند و شجاعت و سخاوت خود را نیز به امام حسین(ع) واگذاشتند.
ایشان گفتند: امام حسن(ع) در بخشش و کرامت و عزت نفس و بزرگواری زبانزد است و در حلم و بردباری نیز زبانزد است.
داستانهای متعددی را برای آنحضرت نقل میکنند.
آنحضرت از مدینه تا مکه را پیاده طی میکرده و به مکه میرفتند و در این بین، اموال خود را با خدای خود نصف میکردند تا جایی که میگویند: جفت کفشی را که آنحضرت از آن استفاده میکردند را نیز یک لنگه آن را برای خدا و لنگه دیگر را برای استفاده خود قرار میدادند؛ یعنی قیمت آن لنگهای که برای خدا گذاشته بودند را به عنوان صدقه در راه خدا پرداخت میکردند.
ایشان گفتند: آن امام همام در شهر مدینه مُضیف خانه و مهمان خانه داشتند.
هرکسی که در مدینه مکانی برای ماندن نداشته به خانه امام حسن مجتبی(ع) مراجعه میکرد.
روزی امام مجتبی دیدند که یک شخصی نشسته و نانی در دستش است که نصف را خود میخورد و نصف را در پیش سگی که در کنارش نشسته میاندازد. امام(ع) از او پرسیدند: کیستی؟ عرض کرد: غلام فلانی هستم.
حضرت امام حسن مجتبی(ع)، آن غلام را از صاحبش خریده و آزادش کردند و بعد از آزادی، یک باغ را در اختیار او قرار دادند.
حضرت آیت الله حاج آقا میرتقی حسینی گرگانی در خاتمه فرمودند: مردی از دمشق به مدینه میآید، زمانی که چشمش به امام مجتبی میافتد، شروع میکند به امیرالمؤمنین جسارت کردن و توهین کردن و ناسزا گفتن.
امام حسن(ع) بعد از آنکه حرفهای آن مرد تمام شد، فرمودند: برادر من! اگر جای نداری برویم به منزل ما، اگر اسبت خوراک ندارد به تو بدهم، اگر اسبت نیاز به استر دارد او را جای دهم و… .
آن مرد همراه امام مجتبی به منزل آنحضرت رفت و هنگامی که برخورد کریمانه امام مجتبی را مشاهده کرد، عرض کرد: یابن رسول الله! قبل از برخوردم با شما اگر کسی از من سؤال میکرد که چه کسی را از همه بیشتر دشمن داری میگفتم شما و پدرتان علی بن ابیطالب را، اما الآن اگر کسی از من سؤال کند که چه کسی را بیشتر از همه دوست میداری؟ میگویم: شما و پدرتان علی بن ابیطالب را. و بعد این آیه شریفه قرآن را قرائت کرد: “اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ”؛ خداوند داناتر است به اینکه رسالت و خلافت خویش را در کجا قرار دهد.